عمــ ـــق تنهــ ـــایی
|
دگر از عشق مجنون ها خبر نیست
خیلی سخته ازترس اینکه مردم فکرنکنن دیوونه ای نتونی درددلت رو به کسی بگی بغض کنید ، گریه کنید ، درد بکشید ولی با آدما درد دل نکنین ... _____________________
آسمان غمگین است تمام روزهایی که سرگرمیت بودم ، زندگیم بودی .... •.♥خــدایـــــــــــــــــــ ــــــــا . . .
!گفت که تا آخر دنیا با من می مونه؟
ديدي اي دل عاقبت زخمت زدند؟ نمییخوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام بشم هــمـــه آدمـهـــا قـابـلـیت ایـن را دارنـد کـه هـر لـحـظـه دلـی بـبـازنـد بـه خـط و خـال دلـبـرکـی و ... غمگين توي تنهايي نشستم اینجا حریم من است •.♥خــــدا پــــرسیــــد: میخــــوری یــا میبــــری؟ مــــن گفتــــم میخــــورم چــــه مـــی دونستــــم لــــذت هـــا رو میبـــرنــد حســــرت هــا رو میخـــورند♥.•
در میان گریه هایم •.♥هی خودم ____________________
كاش مي شد سرزمين عشق را در ميان گام ها تقسيم كرد
قرار نبود تو این قفس بمونم چشم انتظار بری با عشق خودت من بی خبر از این قرار قرار نبود این عشق پاک به دست تو بشه هلاک تو باشی سهم اسمون من اسیر دست خاک...... •.♥زخمــی بـه دلـــــم مـــانده _____________
من نه عاشق هستم خداوندا ! فقط رفت کاری به کار عشق ندارم من هیچ چیز و هیچ کسی را دیگر •.♥چشم گذاشتی ، رفتی ... تا همیشه شمردن ، شرط بازی نبود ! ...♥.•
سخته عاشق باشی ولی هیشکی ندونه (عکس خودمهاااا قشنگ شده؟) باز یکی بود ، یکی نبود...نه...زیر این گنبد کبود ، چه غريبانه رفت عشق فراموش کردن نیست ، بخشیدن است . گوش کردن نیست ، درک کردن است . دیدن نیست ، احساس کردن است . جا زدن نیست ، صبر کردن است و ادامه دادن است •.♥بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من ...بزرگ است ...♥.•
گفتى: غزل بگو! چه بگويم مجال كو مي پسـندم پاييـز را ؛ •.♥این دلـــــی که شکستــــی مـــــال مـــــن نبــــــود ____________________
به سرنوشت بگویید... ای خدایی که همه چیز را زوج آفریدی جدایی نادر از سیمین اسکار میگیرد. جدایی من از تو عمرم را •.♥گاهیـــــــــــ _____________________
هی غریبه! زمین را •.♥شاید قانـــون دنیا ـهمین باشد ......
آدمی که منتظر است ...... نه چتر با خود داشتی سکوتت را نمی خواهم، صدایم کن •.♥کاش بودی تا دلم تنها نبود ____________________________
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد جیجیرک به خرس گفت دوست دارم ولی خرس گفت الان زمستونه وقته خوابه زمستونیه بخواب بدن صحبت میکنیم !! خرس خوابید اما نمیدونست عمره جیرجیرک فقط 3 روزه باران و تگرگ را به چشمم دیدم / پائیز که میرسد •.♥گفتی : ما به درد هم نمی خوریم
بی قرارم واسه چشمات •.♥دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم __________________
بي سرانجام مثل اين کاغذ .. عاشقی •.♥ آن یوسفی که به کنعان بازگشته بود استثناء بود. _________________________
|
•.?درباري من?.•
بنام پيوند دهنده قلبهاي دو عاشق گفتم از عشق چه کنم گفتي بسوز گفتم اين سوختگي را چه کنم گفتي بساز............... خوش آمد ميگم به شما رهگزران اين کلبهي تاريکو تنهايي من اميدوارم ميزبان خوبي براي لحظاتتون باشم تا بازم بهم سري بزنيد> 
|
<-PollName->
آمار
وب سایت:
 |
 |
 |
 |
|
 |
|
|
||
 |
 |
 |
آمار
وبلاگ: